سیمایی


    facial

مترادف ها

physiognomic (صفت)
سیمایی، وابسته به قیافه شناسی

پیشنهاد کاربران

"سیمایی" به جای" تلویزیونی" به کار رود.
صدا وسیما به جای رادیو وتلویزیون.
صدایی به جای رادیویی.
چهره ای غمگین یا میشه گفت فقط چهره یا صورت
میشه چهره ای
چهره
میشه صورتی غمگین
بد ترین چیز اینجا بود.
خوب دوستان کلمه ی سیمایی محزون یعنی
( چهره ی غمگین )
. . . .
چهره ای صورتی
کاملا واضح بیان کردید اما باید اضافه کنم که
به طور مثال :
سیمایی محزون
محزون به معنای : اندوهگین و غمناک است
پس سیمایی محزون به معنای
قیافه ای اندوهمین یا چهره ای غمناک است

بد ترین اصلاً چییزی که میخواستم نبود چرتوپرت بود

چهره ای

بپرس