سیستم

/sistem/

    system

فارسی به انگلیسی

سیستم ابرسانی
waterworks

سیستم اخلاقی
ethic

سیستم اعشاری
decimal system

سیستم اوزان
weight

سیستم ایمنی
immune system

سیستم برق
mains

سیستم حکومت
government

سیستم خبره
expert system

سیستم عامل
operating system

سیستم فرعی
subsystem

سیستم متریک
metric system

سیستم واحد پولی طلا
gold standard

سیستم کپرنیکی
copernican system

مترادف ها

system (اسم)
دستگاه، جهاز، ترتیب، نظم، رشته، سبک، سلسله، روش، منظومه، اسلوب، نظام، سیستم، همست، همستاد، قاعده رویه

پیشنهاد کاربران

میتوان از واژه "ساز و کار" به جای "سیستم، منظومه" بِکار برد.
بِدرود!
سیستم= سازگان
سازوکار ، سامانه ، قاعده
دائم خوب
برابر مناسب فارسی این واژه "راژمان" است. دکتر حیدری ملایری آنرا بکار میبردند.
واژه سیستم
معادل ابجد 570
تعداد حروف 5
تلفظ sistem
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: syst�me]
مختصات ( تِ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی sistem
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
مجموعه
سیستم : سازگان
سازوکار
سیستم یا نظام یک کل سازمان یافته از اجزایی است که این اجزا با یکدیگر مرتبط بوده و در یک آرایش برنامه ریزی شده برای تحقق هدف معین با یکدیگر همکاری می کنند
سیستم=راژمان ( راژ ( یا رَج ) /مان )
مجموعه ای از اجزاء یک کل، که برای رسیدن به یک یا چند هدف مشترک با یکدیگر هماهنگ شده اند .
سامانه
واژه ی �سازند� را می توان همتراز �formation� گرفت. واژه ی �سامانه� را هم می توان از زاویه کارکردی آن بکار برد که همتراز �system� هست. واژه ی �نظام� هم از سویی واژه ای عمومی تر و در برآیند خود، گنگ تری است و هم از سوی دیگر، دربرگیرندگی هر دو واژه ی �سازند� یا �سامانه� را ندارد؛ گرچه آن را نیز تا اندازه ای می توان همتراز �سامانه� بشمار آورد. من در این مورد، واژه ای �سازند� را به آن های دیگر ترجیح می دهم.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از نوشتار: �فرزند بیشتر، زندگی شادتر در سازند سرمایه داری ممکن نیست!�، ب. الف. بزرگمهر، دوم دی ماه ۱۳۹۲
http://www. behzadbozorgmehr. com/2013/12/blog - post_5659. html

سیستم
system : sy - st - em
sy = هَم
st = ایست از ایستادن
em = پسوند نام ساز هایرانوویچی مانند: تمام ( پارسی است : تَم همان هَم در همه است )
گرته برداری = هم ایست آم ، همیستام
دیگر پیش نمود ها :
...
[مشاهده متن کامل]

همیستگان ، هَنداد ، رایمان ، راستمان، همسازگان ، همساختگان، همدازمان ، همدازگان ، همداختمان
( داز یدن و داختن به مینه ی کردن و کُنیدن است )

راژمان به پهلوی به معنای سیستم است و راژمند به معنای سیستماتیک است که از راژمان می آید
گویا این کلمه را دکتر محمود حسابی دوباره احیا کرد و پخش نمود
ساختار
کار آ یی
سامانه
سیستم. مترادفِ واژهٌ سامانه. این واژه از زبان یونانی برخاسته، به صورت های Sustema و Sustematos، در زبان فرانسوی رسوخ نموده، بصورت "Système"، و بعداً وارد زبان انگلیسی شده است. در این زبان، این واژه بصورتِ
...
[مشاهده متن کامل]
System نوشته می شود. در خود انگلیسی هم این واژه بسته به موضوع معانی گوناگون دارد، مثلا" در علوم سیاسی "نظام" است

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس