insatiable, voracious
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
قوت، شدت، سختی، سیری، کثرت، نیرومندی
انبوهی، تراکم، سیری، ستبری، غلظت، چگالی، ضخامت، سفتی
سیری
سیری، بی نیازی
سیری، پری، سرشاری
سیری، اشباع
شدت، سختی، سیری، کثرت، نیرومندی
سیری، گودی، غور، ژرفی، عمق، ژرفا، قعر
سیری، رنگ، ته رنگ، رنگ مختصر، سایهءرنگ
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی سیری از ریشه ی واژه ی سیر ی فارسی هست




واژه ی سیری از ریشه ی واژه ی سیر ی فارسی هست




حرکتی
در فلسفه به معنی گذر از چیزی رسیدن به چیزی