سیخونک

/sixunak/

    dig
    jab
    poke
    prod
    spur

فارسی به انگلیسی

سیخونک زدن
needle, poke, hound, prod

سیخونک زدن با چیز تیز
jab

سیخونک زنی
prod

مترادف ها

prick (اسم)
نقطه، خار، هدف، شق، سیخونک، الت ذکور، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی، نقطه نت موسیقی، چیز خراش دهنده، میخ کوچک

poker (اسم)
سیخ، سیخونک، بازی پوکر، سیخ بخاری، سیخ زن

jag (اسم)
خار، نوک، دندانه، کنگره، بریدگی، برامدگی تیز، سیخونک

پیشنهاد کاربران

سیخونک، دگنک، چوبِ تر ( تا نباشد چوب تر. . . )
سُک
سک . .
یک شی تیز و چند لبه به نام سیخونک که از تیغۀ تیز چاقو ساخته شده بود، در فاصلۀ بین زین و پشت اسب قرار می دادند. حیوان بیچاره ناگهان احساس درد و سوزش بسیار در پشت خود نموده و دیوانه وار و بی احتیاط بسرعت می تاخت
سک

بپرس