سیخ شدن


    bristle
    to stiffen

مترادف ها

be erected (فعل)
سیخ شدن

bristle (فعل)
سیخ شدن، اماده جنگ شدن، رویه تجاوزکارانه داشتن

پیشنهاد کاربران

در گویش بندری لات شدن ( lat ) گویند
دروای شدن . [ دَرْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) برپا شدن . نصب شدن . افراخته شدن . منصوب گشتن . ( ناظم الاطباء ) .
- دروای شدن نره ؛ برخاسته شدن ذکر که به عربی نعوظ خوانند.

بپرس