سیال

/sayyAl/

    fluid
    liquid
    flowing

مترادف ها

indeterminate (صفت)
بی نتیجه، نا معین، سیال، معلق، نا مشخص، پادر هوا

current (صفت)
رایج، روان، متداول، معاصر، جاری، باقی، شایع، تزند، سیال

vague (صفت)
مبهم، سیال، معلق، غیر معلوم، سر بسته وابهام دار، کجی پا

fluid (صفت)
سائل، روان، سیال، ابگونه، نرم وا بکی

liquid (صفت)
سائل، روان، سیال، ابگونه، پول شدنی، چیز ابکی، نقد شو، سهل وساده

indefinite (صفت)
نکره، نا معین، سیال، بی حد، معلق، بی اندازه، بیکران، غیر صریح، غیر قطعی، غیر قابل اندازه گیری

undetermined (صفت)
نا معین، سیال

flowing (صفت)
سیال

پیشنهاد کاربران

سیال در سیستان به انسان نجیب زاده و اصیل گویند و ناسیال به معنی نانجیب و کمینه است
در زبان پهلوی ( پارسی سره ) به ( سیال ) ، ( آپانیک ) می گفتند که آپ همان آب می باشد.
سیال=آپانیک=آبانیک=آبگون
هر ماده ای که قابلیت جاری شدن داشته باشد.
جاری، روان، آبکی، رقیق، رو، مایع
جا ری ، بسیارروان
سیال به پارسی شاره میشود, به انگلیسی fluid که هم خانواده flux شار است, مانند flux density چگالی شار! سپاس
سیال : سیل - بسیار روان - جاری - روان - روان آبها - مایع - آبکی
جاری
آب وار
شاره

بپرس