سیاست جهانی ( آلمانی: Weltpolitik ) عنوان سیاست خارجی بود که توسط قیصر امپراتوری آلمان ویلهلم دوم پس از برکناری بیسمارک ( که پیرو سیاست واقعی ( به آلمانی: Realpolitic ) ) بود به کار گرفته شد. سیاست جهانی آلمان به معنای تسلط این کشور بر جهان نبود بلکه به این معنا بود که آلمان باید با به دست آوردن مستعمرات در قاره های دیگر به یک قدرت بزرگ جهانی ( هم چون بریتانیا، فرانسه یا اسپانیا ) تبدیل شود و به «جایگاه خود در خورشید» برسد.
... [مشاهده متن کامل]
در عمل سیاست جهانی ویلهلم نتیجه معکوس داشت؛ جرا که نه تنها فرانسه را از انزوای بیست ساله ای که در سیستم بیسمارک تضمین شده بود نجات داد، بلکه باعث نزدیکی روسیه و بریتانیا و تشکیل تفاهم مثلث در برابر آلمان شد.
... [مشاهده متن کامل]
در عمل سیاست جهانی ویلهلم نتیجه معکوس داشت؛ جرا که نه تنها فرانسه را از انزوای بیست ساله ای که در سیستم بیسمارک تضمین شده بود نجات داد، بلکه باعث نزدیکی روسیه و بریتانیا و تشکیل تفاهم مثلث در برابر آلمان شد.