دیپلمات، سیاستمدار، رجل سیاسی، سیاس، سایس
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
هوشیار، زیرک، چاره گر، چاره اندیش، نیرنگ باز. راه اندیش، سیاستمدار. چاره کار. ( سیاس در قالب عربی است ولی چنین واژه ای در عربی برای این معنی بکار نمی رود )
معنی در محاوره عامه : حیله گر ، دورو ، مزوٌر
فاحشه سیاسی
نامرد و دورنگ
در پارسی " رند "
رندیک= سیاست
رندیک= سیاست