سکه

/sekke/

    coin
    stamp
    [fig.] lustre
    currency
    dig
    goad
    jab
    jog
    mintage
    money
    prod
    specie
    spur

فارسی به انگلیسی

سکه 25 سنتی
quarter

سکه 52 سنتی
quarter, two bits

سکه ای
[rare.] coin - like, [rare.] numismatic

سکه ای به ارزش یک چهارم پنی
farthing

سکه برو
tin, i.e. money

سکه پنج سنتی
nickel

سکه تاجدار
crown

سکه خوردن
to receive the stamp of a die, to be coined

سکه درشت
cartwheel

سکه ده سنتی
dime

سکه زدن
coin, prod, mint, strike, needle, jog, to coin, to mint

سکه زرین اسپانیایی
doubloon

سکه زنی
coinage, mintage, prod

سکه شش پنسی
sixpence

سکه شناس
numismatist, [fig.] mammonist

سکه شناسی
numismatics

سکه طلا
gold, shekel

سکه طلا برابر با 20 شیلینگ
sovereign

سکه طلا در قدیم
ducat

سکه طلای امریکایی
eagle

مترادف ها

bawbee (اسم)
سکه

coin (اسم)
سکه، مسکوک

specie (اسم)
سکه، پول، وابسته بس که

cole (اسم)
سکه، چشم بند، نوعی کلم، شعبده باز

death weight (اسم)
سکه

pocket piece (اسم)
سکه

پیشنهاد کاربران

واژه "سکه" ابتدا به قالبی می گفتند که روی نقره یا طلا می زدند ( به عنوان مثال تصویر پادشاه ) و سپس مجازاً به معنی خود پول استفاده شد. در این معنا معادل واژه impression ( قالب ) در انگلیسی است
واژه سکه
معادل ابجد 85
تعداد حروف 3
تلفظ sekke
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: سکَّة، جمع: سِکَک]
مختصات ( س کَُ یا کِّ ) [ ع . سکة ] ( اِ. )
آواشناسی sekke
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی معین
piece
a coin
he will receive a prize of 1, 000 gold pieces
پیسه و ماره
Coin =سکه
سکه:[ اصطلاح بازار طلا]سکه یک مسکوک است که انواع مختلفی دارد و با وزن های متفاوتی ضرب می شوند.
سکه: ارزش و حیثیت و آبرو : از سکه افتادن : ارزش و اعتبار خود را از دست دادن
میوه ها بر درخت بار گرفت
سکه ها بر درم قرار گرفت
یعنی درخت های میوه بارور گشت و درم ( پول ) ارزش و اعتبار یافت .
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص476 )

سکه بردن: از رونق انداختن
سیم کشانی که به زر مرده اند
سکه ی این کار بزر برده اند
شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۴۴.

در پهلوی " پرک " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
پرکیدن = ضرب سکه

سکه که جمع آن سکک است در کتب تاریخی مانند الخراج قدامه بن جعفر بمعنای منزل یا پست و چاپار به کار رفته است یعنی فاصله ایی که چاپار در یک روز طی می کند

بپرس