سپنج

/sepanj/

    loan
    temporary
    transient
    transitory
    imagery
    three/four or five
    few

مترادف ها

hut (اسم)
خانه کوچک، کلبه، خانه رعیتی، سپنج، کاشانه، الونک، خانه تابستانی

hovel (اسم)
پناه گاه، سایبان، کلبه، خیمه، خانه رعیتی، سپنج

shelter (اسم)
حمایت، پناه، پناه گاه، ساباط، جان پناه، سپنج، یتیم خانه

transitory (صفت)
نا پایدار، زود گذر، فانی، سپنج، بی بقا

temporary (صفت)
زود گذر، سپنج، انی، موقتی، موقت، سپنجی

provisional (صفت)
مشروط، شرطی، سپنج، موقتی، موقت

impermanent (صفت)
نا پایدار، بی ثبات، سپنج، موقتی، موقت

interim (صفت)
سپنج، موقتی، موقت

پیشنهاد کاربران

سپنگ در گذشته
فانی ، گذرا، دل نبستنی ، بیهوده، بی ارزش
قلیل المدت
چهارروزه. [ چ َ / چ ِ زَ / زِ ] ( ص نسبی ) مجازاً به معنی زودگذر و ناپایدار که بس نپاید و به درازا نکشد. سپنجی.
- چهارروزه ٔ عمر یا عمر چهارروزه ؛ عمر زودگذر.
- دنیای چهارروزه ؛ دنیای ناپایدار. جهان گذران.
سپنج:
دکتر کزازی در مورد واژه ی سپنج می نویسد : ( ( سپنج به معنی میهمان است و در پی آن در معنی آنچه ناپایدار و زودگذر است به کار رفته است . در پهلوی سپنچانگیه spinčānagīh در معنی میهمان نوازی به کار می رفته است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

چو این چار گوهر به جای آمدند
ز بهر سپنجی سرای آمدند؛
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 190 )

هو
میهمان.

بپرس