به سر رسیده، پایان یافته، به پایان رسیده ( هر سه با اندک چشم پوشی ) از دید من، واژه ی �سپری� به تنهایی به آرش بسیاری از برابرهای یاد شده در بالا نیست. بماند که برخی از آن برابرها چون �طی، گذشت، محو، معدوم، نابود، نیست، پایمال� را نیز از بنیاد نادرست می دانم. این واژه در زبان پارسی کنونی با کارواژه های کمکیِ �کردن� و �شدن� به آرش هایی چون �پایان یافتن�، �به سر رسیدن� و مانند آن ها بکار می رود؛ ولی در گذشته ای دورتر که بگمانم نیازمند بررسی دانشورانه ای است، خود به تنهایی کارواژه ای چون �سپاریدن� یا �سپریدن� ( همتراز و یا همریشه با واژه ی �سپردن� که هم اکنون نیز در پارسی بکار می رود. ) بوده که آمیخته واژه ی �رهسپاری� از آن بر جای مانده است. شاید آمیخته واژه های �به سر رسیده�، �پایان یافته� و �به پایان رسیده� را با اندک چشم پوشی بتوان برابر واژه �سپری� بشمار آورد و پذیرفت. ... [مشاهده متن کامل]