سپرمار ( انگلیسی: Asp ) یا کفچه مار مصری به مارهای زهرآگین دلتای نیل گفته می شود. واژه Asp در واقع واژهٔ انگلیسی سازی شدهٔ aspis است که در زبان یونانی قدیم به معنای گرزه مار ( افعی ) است. برخی معتقدند که این واژه یونانی در واقع اشاره ای به کبرای مصری است.
... [مشاهده متن کامل]
در سرتاسر تاریخ باستانی مصر رومی، سپرمار نشانی از «پادشاهی» بوده است. در مصر باستان و یونان باستان نیز، از زهر بسیار قوی آن برای کشتن محکومانی که شایستگی مرگ با روشی آبرومندانه تر از روش های عادی اعدام داشتند، استفاده می شد.
در افسانه های قدیمی پرسئوس پس از کشتن مدوسا، با اسفاده از پوتین های بالدارش، سر بریده شده وی را نزد پولیدکتس برد، اما حین حرکت بر فراز آسمان مصر، هرجا که قطره های خون از سر بریده شده به روی زمین می ریخت، سپرمارها و اژدهای دوسر به تعداد فراوان ایجاد می شد.
بنا به گفتهٔ پلوتارک، کلئوپاترا تمامی زهرهای کشنده را بر روی محکومان آزمایش کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که مرگ با زهر سپرمار، راحت ترین روش مرگ بود، چرا که سم آن باعث احساس سنگینی و خواب آلودگی می شد، بدون آنکه اسپاسم های دردناک ایجاد کند.
شهرت سپرمار بیشتر به خاطر نقش آن در خودکشی کلئوپاترا به دنبال خودکشی مارک آنتونی ( همسرش ) با افتادن رویِ شمشیر خود بود؛ چرا که به دروغ به مارک آنتونی خبر داده بودند که کلئوپاترا خودش را کشته است. البته برخی دیگر می گویند که مار مورد نظر افعی شاخدار بیابانی بوده است. در سال ۲۰۱۰ تاریخ نکار آلمانی «کریستف شافر» به همراه سم شناس آلمانی «دیتریش مبس» پس از انجام پژوهش ها و بررسی های گسترده و دقیق به نتیجه رسیدند که گرچه کلئوپاترا وسوسه شده بود که با سم سپرمار خودش را بکشد، اما در واقع از معجونی از شوکران زهرآلود، اقونیطون و تریاک برای خودکشی استفاده کرده بود.
با تمام این تفاسیر، عقیدهٔ خودکشی با زهر سپرمار به طرز لاینفکی به کلئوپاترا گره خورده است و ویلیام شکسپیر آنرا در نمایشنامهٔ آنتونیوس و کلئوپاترا جاودانه ساخته است. اتلو نیز برای بیان تنفرش از دزدمونا در نمایشنامهٔ اتلو، او را فردی «با زبانی سرشار از زهر سپرمار» توصیف می کند.
... [مشاهده متن کامل]
در سرتاسر تاریخ باستانی مصر رومی، سپرمار نشانی از «پادشاهی» بوده است. در مصر باستان و یونان باستان نیز، از زهر بسیار قوی آن برای کشتن محکومانی که شایستگی مرگ با روشی آبرومندانه تر از روش های عادی اعدام داشتند، استفاده می شد.
در افسانه های قدیمی پرسئوس پس از کشتن مدوسا، با اسفاده از پوتین های بالدارش، سر بریده شده وی را نزد پولیدکتس برد، اما حین حرکت بر فراز آسمان مصر، هرجا که قطره های خون از سر بریده شده به روی زمین می ریخت، سپرمارها و اژدهای دوسر به تعداد فراوان ایجاد می شد.
بنا به گفتهٔ پلوتارک، کلئوپاترا تمامی زهرهای کشنده را بر روی محکومان آزمایش کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که مرگ با زهر سپرمار، راحت ترین روش مرگ بود، چرا که سم آن باعث احساس سنگینی و خواب آلودگی می شد، بدون آنکه اسپاسم های دردناک ایجاد کند.
شهرت سپرمار بیشتر به خاطر نقش آن در خودکشی کلئوپاترا به دنبال خودکشی مارک آنتونی ( همسرش ) با افتادن رویِ شمشیر خود بود؛ چرا که به دروغ به مارک آنتونی خبر داده بودند که کلئوپاترا خودش را کشته است. البته برخی دیگر می گویند که مار مورد نظر افعی شاخدار بیابانی بوده است. در سال ۲۰۱۰ تاریخ نکار آلمانی «کریستف شافر» به همراه سم شناس آلمانی «دیتریش مبس» پس از انجام پژوهش ها و بررسی های گسترده و دقیق به نتیجه رسیدند که گرچه کلئوپاترا وسوسه شده بود که با سم سپرمار خودش را بکشد، اما در واقع از معجونی از شوکران زهرآلود، اقونیطون و تریاک برای خودکشی استفاده کرده بود.
با تمام این تفاسیر، عقیدهٔ خودکشی با زهر سپرمار به طرز لاینفکی به کلئوپاترا گره خورده است و ویلیام شکسپیر آنرا در نمایشنامهٔ آنتونیوس و کلئوپاترا جاودانه ساخته است. اتلو نیز برای بیان تنفرش از دزدمونا در نمایشنامهٔ اتلو، او را فردی «با زبانی سرشار از زهر سپرمار» توصیف می کند.