سوراخ سوراخ

/surAxsurAx/

    spongy
    full of holes
    perforated
    porous

فارسی به انگلیسی

سوراخ سوراخ شدن
honeycomb

سوراخ سوراخ کردن
honeycomb, pepper, riddle, spray

مترادف ها

perforated (صفت)
سفته، سوراخ سوراخ، سوراخ دار، سوراخ شده

cancellated (صفت)
سوراخ سوراخ، اسفنجی

drilled (صفت)
سوراخ سوراخ، سوراخ دار

cribriform (صفت)
سوراخ سوراخ، مشبک

punctulate (صفت)
سوراخ سوراخ، خال خال، نقطه نقطه

punctulated (صفت)
سوراخ سوراخ، نقطه نقطه

cancellous (صفت)
سوراخ سوراخ، اسفنجی

پیشنهاد کاربران

مثل پرده زنبوری ؛ سوراخ سوراخ.
چشمه چشمه. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) سوراخ سوراخ و متخلخل. ( ناظم الاطباء ) . مشبک و خانه خانه چون لانه زنبور :
یکی کرته هر یک بپوشیده تنگ
همه چشمه چشمه بنقش و برنگ.
...
[مشاهده متن کامل]

اسدی.
همچون خزینه خانه زنبور خشکسال
از باد چشمه چشمه دماغ خرابشان.
خاقانی.
صحن مجلس در مدور جام نوشین چشمه یافت
کانچنان هم چشمه چشمه هم مدور ساختند.
خاقانی.
رجوع به چشمه شود.

مشبک . . . .
Porous
پر خلل و فرج دار
مشبک

بپرس