سوای


    but
    except
    save

مترادف ها

besides (حرف اضافه)
غیر، غیر از، سوا، سوای، از جلو

except (حرف اضافه)
غیر، غیر از، بجز، سوای، جز، باستثنای

barring (حرف اضافه)
بجز، باستثناء، سوای

پیشنهاد کاربران

جز از. [ ج ُ اَ ] ( حرف اضافه ٔ مرکب ) به استثنای . غیر از. سوای : اگر تخت یابی وگر تاج و گنج وگر چند پوشیده باشی به رنج سرانجام جای توخاکست و خشت جز از تخم نیکی نبایدت کشت . فردوسی . جز از در مهرت ایچ در نیست . دهخدا. و رجوع به جز شود.
قطع نظر از . . . . . . . . . . . . .
نه مگر = غیر از ، به جز

بپرس