سوارکاری

/savArkAri/

    equestrian
    horsemanship
    equitation

فارسی به انگلیسی

سوارکاری شدن
to embark upon a business, to be installed or skilled in it

مترادف ها

equitation (اسم)
سوارکاری، سواری، هنر اسب سواری

پیشنهاد کاربران

riding
سوار کاری[ اصطلاح کفاشی]: دو تیکه چرم زیر سوار و لب بر که روی هم قرار می گیرند سوار کاری می گویند.

بپرس