سوء تغذیه

/su~etaqziye/

    dystrophy
    malnutrition
    undernourishment

مترادف ها

malnutrition (اسم)
سوء تغذیه، تغذیه ناقص، نرسیدن مواد غذایی

undernourishment (اسم)
سوء تغذیه، گرفتار سوء تغذیه

پیشنهاد کاربران

سوءِتَغذیه: کمخوری، کمخواری، بدخوری، کم - سیری، کم - سیرشدگی
کم خوری، بدخوری
برابرش در پارسی بتوان واژه ی ( دُژخوارتاری ) را بکاربرد، خوارتاری به آرِش خورش دادن است.
در اصطلاح تورکی "چوپه دؤنمَک" یعنی لاغر شدن و دچار سوء تغذیه شدن
ملت غمی اولسا ، بو جوجوقلار چؤپه دؤنمه ز / اربابلاریمیزدان دا قارینلار طبیل اولماز
اگر درد و غم ملت را کسی درک می کرد . این اطفال و نوزادان دچار سوء تغذیه نمی شدند / از طرفی شکم اربابان هم مثل طبل بالا نمی آمد .
...
[مشاهده متن کامل]

( کلیات ترکی شهریار ، تورکون دیلی )

بپرس