سهیم شدن


    to partake
    to participate
    to take part

مترادف ها

participate (فعل)
دخالت کردن، اشتراک داشتن، شریک شدن، شرکت کردن، مشارکت کردن، سهیم شدن

پیشنهاد کاربران

سَهیم دارای "فَعیل" و ریشه "سهم" است. خب، می دانیم که آهنگ "فعیل" ویژگی دارندگی می افزاید.
"سهم" را می توان برابر "دُنگ" یا "دانگ" گرفت پس "سهیم شدن" برابر "دُنگداری" است.
بدرود!
در تقسیم حق وعدل؛ سهیم باش! تک تکتان.
نقش مؤثر داشته باش برای برقراری عدل وحق وحقیقت.
بی تفاوت نباش.
. . .
وَ أَقیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمیزان
. . .
وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
Share and participate doing the Just.

بپرس