سهیم

/sahim/

    copartner
    partaker
    having a share or shares
    participant

فارسی به انگلیسی

سهیم بودن
share

سهیم شدن
to partake, to participate, to take part

مترادف ها

partner (اسم)
هم دست، شریک، پا، یار، سهیم، همسر، انباز

participant (اسم)
شریک، سهیم، همراه، شرکت کننده، انباز

sharer (اسم)
شریک، سهیم، سهم دار

allottee (اسم)
سهم برده، سهیم

shareholder (اسم)
سهیم، سهم دار، صاحب سهم

پیشنهاد کاربران

سهم دار
پیشنهاد واژه "بِدُنِگ، دُنگدار، دُنگوَر" به جای "سهیم".
"سهم" برابر "دُنگ، دانگ" است و "سهیم" برابر "سهم دار، دُنگ دار، دانگ دار".
"بِدُنگ" از پیشوند "بِ" برابر "با" و "دُنگ" برابر "سَهم" ساخته شده است و بَرابَر "با دُنگ، با سهم، سهیم" است.
...
[مشاهده متن کامل]

"دُنگوَر" از "دُنگ" به همراه "وَر" که پیشوندی است برابر "دار، مَند" ساخته شده و بَرابَرِ با "دُنگ دار، سَهم دار، سَهیم" است.
َاز نِگاِهِ مَن واژه "بِدُنگ" از همه واژگان ساده تر و زیبا تر است و میتواند بکارگرفته شود.
بدرود!

بهره مند، برخوردار
Invested
از نمد. . . کلاهی داشتن ؛ از آن سهمی و بهره ای داشتن. گویند: ما راهم از این نمد کلاهی است ؛ یعنی از این غنیمت سهمی داریم ، یا از این مقوله اطلاعی و علمی داریم ، یا در این کار دستی داریم :
گر تاج نمد کمال ایشان باشد
...
[مشاهده متن کامل]

ما نیز از این نمد کلاهی داریم.
؟ ( از جامعالتمثیل ) .
کسی که بود مر او را از این نمد کلهی است
و یا منم که بدین سیرت و بدین سانم.
سوزنی.

هم بهره

بپرس