سهو، سرسری، غفلت، بی ملاحظگی، بی توجهی، عدم توبه، ندانستگی، عدمتعمد
omission(اسم)
سهو، حذف، فروگذاری، غفلت، از قلم افتادگی
inadvertency(اسم)
سهو، سرسری، غفلت، بی ملاحظگی، بی توجهی، عدم توبه، ندانستگی، عدمتعمد
miscue(اسم)
سهو، خطا
پیشنهاد کاربران
سهو: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: یانش yānŝ ( کردی ) ( فرهنگ فارسی - کردی هه ژار )
فرق سهو و نسیان : گاهی ما لفظی را بلدیم اما در قوه ی ذاکره ما نیست ولی در حافظه است این را سهو میگوییم اما هرگاه لفظ هم از ذاکره و هم از حافظه برود میشود نسیان
فراموش کردن، جا گذاشتن، جا انداختن، از قلم افتادن
سهو: [اصطلاح حقوق]غفلت از چیزی بطوری که با کوچکترین یادآوری متنبه گردد. هر سهوی اشتباه است ولی هر اشتباهی سهو نیست.