سهام

/sahAm/

    equities

فارسی به انگلیسی

سهام با اسسم
registered

سهام بی نام
bearer shares

سهام پرسود
blue chips

سهام خوش سابقه
blue chips

سهام دار
shareholder, stockholder

سهام قرضه
debentures, debenture bonds

سهام و اوراق قرضه منتشر شده و به فروش رسیده
outstanding

مترادف ها

bonds (اسم)
سهام

shares (اسم)
سهام

stocks (اسم)
سهام

debentures (اسم)
سهام

پیشنهاد کاربران

واژه سهام
معادل ابجد 106
تعداد حروف 4
تلفظ sahām
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: سِهام، جمعِ سَهْم]
مختصات ( ~ . ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی sahAm
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

سهام - سهم - دانگ
one of the parts into which ownership of a company is divided
to divide something between two or more people

Stock Returns
سهام ( Stake ) :[اصطلاح کازینو]مبلغی که روی نتیجه بازی کازینو شرط بندی می شود.
در پهلوی " زون zovan ، ذانگ " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
زوندار = سهامدار
هنبازیک زونی = شرکت سهامی
سهام یعنی سهم یا حق کسی
درزبان عربی به معنی تیرکشنده عشق است

بپرس