سنگر

/sangar/

    bulwark
    dugout
    fortification
    redoubt
    rifle-pit

فارسی به انگلیسی

سنگر ایستاده
breastwork

سنگر بتونی
bunker, pillbox

سنگر جلوی پل
barrier

سنگر جلوی دروازه
barrier

سنگر چوبی
palisade, stockade

سنگر چینی
outwork

سنگر خاکی
trench, fieldwork

سنگر در جنگ های خیابانی
barricade

سنگر دو نفره
foxhole

سنگر گیری
entrenchment

سنگر موقت
breastwork

سنگر یک نفره
foxhole

مترادف ها

fortress (اسم)
دژ، سنگر، قلعه نظامی، استحکامات نظامی، سنگر سنگی

fort (اسم)
دژ، قلعه، حصار، برج و بارو، سنگر، دژ یا قلعه کوچک

stronghold (اسم)
دژ، پناه گاه، سنگر، قلعه نظامی، محل امن

citadel (اسم)
دژ، ارک، سنگر، قلعه نظامی

earthwork (اسم)
سنگر و استحکامات، سنگر، پشته خاک، خاک ریزی

trench (اسم)
خندق، حفره، گودال، چال، سنگر، جان پناه، استحکامات خندقی، شیار طولانی

entrenchment (اسم)
خندق، سنگر بندی، سنگر

foxhole (اسم)
سنگر، سوراخ روباه، سنگر بزانو

rifle pit (اسم)
سنگر

slit trench (اسم)
سنگر، خندق باریک جهت سنگرگیری

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی سنگر از ریشه ی واژه ی سنگ و ر فارسی هست
این واژه در تمام واژه نامه فارسی گفت شده البته واژه فارسی سایت دولتی واژه نامه کشور بیگانه فارسی گفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

سنگرسنگرسنگرسنگر
سنگر کلمه ای تورکی است که در اصل سنگیر می باشد که از دو جزو سن به معنی تو و گیر به معنی داخل شو تشکیل یافته و با هم به معنی مکان پناه گرفتن سربازان است لغتنامه شاهمرسی
تکیه گاه، پناهگاه، مکانی برای پناه در رزم
خاکریز
جان پناه، استحکامات
Parapet
جان پناه
اسم جایی که در زمان جنگ سربازان در ان پناه میگیرند

Stronghold
نام سنگر همان طور که از اسمش پیداست بواسطه این است که در دو قله ای که در شرق وغرب روستا قرار دارد
واز نظر موقعیت دیدبانی مناسب بوده دارای دوسنگر بزرگ دیدبانی است به همین مناسبت نام این روستا
سنگر نهاده اند

سنگر خیلی خوب معنی شده است مخصوصا در معنی پناهگاه
سرپناه
محافظ
روستای قلعه سنگر در دهستان کوشک
بخش آبژدان در شهر اندیکا مسجدسلیمان
در جنوب قلعه لیت و روستای دوپلان
استحکامات
خاک ریز

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس