سنگ

/sang/

    stone
    rock
    weight
    old unit of weight
    quantity of water sufficient for turning a millston
    calculus
    petro-

فارسی به انگلیسی

سنگ اتشزنه
flint, chert

سنگ اسمانی
meteor, aerolite, aerolith

سنگ اسیا
grindstone, millstone

سنگ اسیاب
millstream, millstone

سنگ اهن
ironstone

سنگ اهک
limestone

سنگ اول ساختمان
cornerstone

سنگ باران
shower of stones

سنگ بارو
bluff

سنگ بازالت
basalt

سنگ بالای دیوار
capstone

سنگ بالای ساختمان
capstone

سنگ بزرگ
boulder

سنگ بستر
bedrock, shelf

سنگ پا
pumice, pumice-stone

سنگ پاره
boulder, rock, stone

سنگ پرانی بر اب
ducks and drakes

سنگ پرستی
litholatry

سنگ پست
tortoise

سنگ پوز
bluff, foreland

مترادف ها

stone (اسم)
هسته، سنگ، سنگ میوه

rock (اسم)
جنبش، تخته سنگ، سنگ، صخره، تکان، تخته سنگ یا صخره، سنگ خاره

boulder (اسم)
تخته سنگ، سنگ، گرداله

calculus (اسم)
سنگ، حساب جامعه و فاضله، سنگ مثانه، حساب دیفزانسیل و انتگرال، جامع و فاضل، حصات

flagstone (اسم)
سنگ، سنگ فرش

پیشنهاد کاربران

سنگی به کلوخی بخورد؛تَقِّی به تُوقِی بخورد:علم شنگه ای. شلم شوربایی. غوغایی. سروصدایی. شلوغی. ریختنی؛ریخته بودند. آشوبی. ناآرامی. شورشی. سربرداشتنی.
لری بختیاری
بَرد. راک:سنگ
بَردین:سنگی
در زبان تالشی علاوه بر اینکه از واژه سنگ استفاده می شه واژه دیگه ای هم استفاده میکنیم. و اون واژه کاز هست. مکان های زیادی هم با کاز اسم گذاری شده.
سینیگ به معنی شکسته شده، سنگدان پرنده به معنی جای شکسته شدن مواد غذایی به نظر میرسد ریشه ترکی داشته باشد
سنگ
ما در زبان فارسی واژه های بسیاری با پسوند انگ ang
داریم که بیشتر حالت کوتاه سازی دارند مثل جنگ ، تنگ ، کنگ ، دنگ ، رنگ، پلنگ و، ، نگاه کنید به . گویش عبدویی su همچنین در گویش کلانی estu
S باقی مانده و پسوند ang گرفته
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین ببینید renAهمان نور و رنگ هست r به علاوه ang واژه رنگ رو درست کرده به شکلی خلاصه سازی شده نمونه های بسیاری زیادی هست که فکر میکنم درجای خودشون بهتر هست ریشه ها معرفی بشه در اینجا من رنگ رو برای مثال آوردم موارد دیگر رو هم ریشه ها رو معرفی میکنم

واژه سنگ
معادل ابجد 130
تعداد حروف 3
تلفظ sang
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: sang]
مختصات ( سَ ) [ په . ]
آواشناسی sang
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
دررزبان کردی به سنگ می گن کوچک
یک نوع سنگ که اول اسم آن م و پنج حرفی است برای حل جدول میخواهم
سلام یک سنگ که اول اسم آن م و پنج حرفی باشد
سنگ به ترکی میشه داش
سنگ واژه ای ایرانی
و در زبانهای ایرانی
کردی اوستایی ( کرمانجی ) . کویر&بَرد
پارسی. . . . سنگ

سنگ در کفش داشتن: کنایه از در تنگنا قرار گرفتن و مضطرب و مشوّش بودن.
( ( کله آنگه نهی که در فتدت
سنگ در کفش و کیک در شلوار ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۷۱. )
سنگ :
مرا خواست کآرد به کاری بچنگ
دو دست اندر آورد چون سنگ تنگ
دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: 《سنگ با همین ریخت ، در پهلوی ، به کار می رفته است؛ این واژه در اوستایی، اَسَنگ بوده است و ستاک در آن " اَس" است که در" آس" پارسی به معنی سنگ و در " آسمان " که معنای ریشه ای آن سنگ مانند ، به یادگار مانده است. 》
...
[مشاهده متن کامل]

نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۴۹.
در بیت زیر سنگ در معنی شکوه و وقار به کار رفته است .
( ( زمانه ندادش زمانی درنگ
شد آن هوش هوشنگ بافر و سنگ ) )
همان ص 252. )

در زبان کردی به سنگ ( Kevir ) گفته می شود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس