سندان

/sendAn/

    anvil
    anvil-bone

فارسی به انگلیسی

سندان چه
hand-anvil

سندان دو کره
bickern

سندان دودماغه سندان دوکره
bickern

سندان گوش
incus

مترادف ها

anvil (اسم)
سندان، استخوان سندانی

incus (اسم)
سندان، استخوان سندانی، سندانی، عظم سندانی

anvil bone (اسم)
سندان

stake (اسم)
شرط، سندان، گرو، میخ چوبی، ستون چوبی یا سنگی تزئینی

پیشنهاد کاربران

سندان میشه دستگاه آهنگری
آهن کرسی . [ هََ ک ُ ] ( اِ مرکب ) سندان .
Blacksmith's anvil
سندان: دکتر کزازی در مورد واژه ی "سندان " می نویسد : ( ( سندان می تواند بود که از دو پاره سن / دان ( پساوند ) ساخته شده باشد. پاره ی نخستین واژه همان می تواند بود که در ریخت زن در واژه ی "زندان" کاربرد یافته است. " سن" و "زن" را ریخت هایی بازمانده از زئنهٔ اوستایی به معنی جنگ ابزار آهنین می توان دانست که در پهلوی در ریخت زنzēn و در پارسی در ریخت " زین"، با دیگر گونی معنای آن به ساخت و ستام اسب، بازمانده است. ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

( ( �گرفتار فرمان یزدان بود
و اگر چند دندانْش سندان بود. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴۱۹. )

سندان ؛ در اصل ( زندان ) فارسی و از ترکیب دو واژه ( زن ؛ دان ) درست شده که ( زن ) فعل امر از زدن ؛ و پسوند ( دان ) به معنی محل ومکان
و رویهم یعنی ( جای زدن ) است

بپرس