مرکز، وسط
میان، مرکز، میانه، مدار، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن
میان، مرکز، میانه، مدار، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن
ای کاش درمورد ی سری کلمات مثل سنتر معنی فارسی نوشته شود
سنتز به لری یعنی بزرگ _سنگین
مرکز شهر
سنتر Center :میانه روی – در اصطلاح سیاسی موضع اعتدل یا میانه ی راه در برابر موضع گیریهای افراطی تر چپ یا راست.
مرکز تلفنی
مرکز - محل گردآوری - محل تجمع و بازدید