شیوه ها یا آیین های نهایدنه شده در هر همبودگاه
روند روا:سنت ماءثوره. #روند ناروا.
سُنَّت/sonnat/ جمع سُنَن [از ریشه:سنّ]/واژه عربی است به معنی راه و روش ، شریعت، روش، سیرت، خوى و خصلت.
سِنَة [از ریشه :وسن] ( مص عربی ) : چُرت زدن پیش از خواب، خواب آلودگی.
سِنَة [از ریشه:سنّ]: تیشه یا کلنگ دو سر / سِنَة من الثُوم: یک دانه سیر.
... [مشاهده متن کامل]
سنّة [علمی] :سال /مثل:السنة الدولیة للمسنین =سال بین المللی سالمندان/سنة زواج = سال ازدواج/سنة سعیدة =سال نو مبارک/عشرون سنة=بیست سال
===========
سنت، سخن یا عملی پسندیده است که از جانب پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) انجام شده است. بنابراین، هر سخن، عمل یا ترک عملی که به پیامبر مستند و از او صادر شده باشد، سنت به شمار مىرود.
برخی روایات و سخنان عالمان به این معنا اشاره دارد: جاء رجل إلی أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) فقال: أخبرنی عن السنه والبدعه.
فقال أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) : السنه ما سنّ رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) والبدعه ما حدث من بعده.
امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) در پاسخ به معناى سنت و بدعت فرمود: سنت عملی است که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله ) بنیان نهاده باشد و بدعت، عملی است که پس از ایشان، و به نام دین، پدید آمده باشد.
امام سجاد ( علیه السلام ) نیز فرمودند: إنَّ أفضَلَ الأعمالِ ما عُمِلَ بالسنّهِ وإنْ قَلَّ. بهترین کارها عملی است که مطابق با سنت باشد، اگرچه اندک باشد.
=====
واژه اهل سنّت از دو واژه عربی اهل و سنت تشکیل شده است. اهل به معنای گروهی است که در چیزی با هم شریک باشند و سنّت نیز به راه و روش نیکو و پسندیده گفته می شود.
سنت در اصطلاح معانی مختلفی دارد:
به معنای مستحب؛ که عمل به آن ثواب دارد و ترک آن عقاب ندارد.
عملی که مطابق عمل صاحب شرع است. در مقابل این لفظ، بدعت است.
در قرن اول و دوم، سنت به معنای آثار رسیده از پیامبر، صحابه و تابعین بود و معنای موسعی داشت.
سنت به معنای �قول و فعل و تقریر پیامبر� در نزد اهل سنت یکی از ادله استنباط است.
سنت:آنچه که رسول گرامی اسلام انجام داده یا فرموده و یا آن را تایید نموده بنام سنت یاد می شود.
اگر از سنت های نماز یکی فراموش شد، سجده سهو لازم نمی شود و در نماز هم خللی وارد نمی شود. و اگر عمداً ترک شود، باز هم خللی در نماز ایجاد نمی شود، ولی تارک آن، مستحق سرزنش و ملامت خواهد بود.
... [مشاهده متن کامل]
در نزد اهل سنت و جماعت، سنت های نماز بیست و یک مورد است:
۱. بالا بردن هر دو دست تا گوش ها پیش از گفتن تکبیر تحریمه.
۲. نگشتان هر دو دست را به حال خود گذاشتن و به جانب قبله قرار دادن.
۳. به هنگام گفتن تکبیر تحریمه سر را تکان ندادن.
۴. گفتن تکبیر تحریمه و سایر تکبیرهای انتقالی برای امام با صدای بلند بطوری که همه مقتدیها متوجه شوند.
۵. دست راست را بر دست چپ، در زیر ناف قرار دادن.
۶. خواندن سبحانک اللهم تا آخر.
۷. خواندن أعوذ بالله من الشیطن الرجیم.
۸. خواندن بسم الله الرحمن الرحیم.
۹. خواندن سوره فاتحه در رکعت سوم و چهارم نمازهای فرضی.
۱۰. آمین گفتن.
۱۱. آهسته خواندن ثنا، تعوذ، تسمیه ( سبحانک اللهم، أعوذ بالله، بسم الله ) .
۱۲. خواندن قرائت مسنون در نمازها به گونه ای که از سنت ثابت شده است.
۱۳. خواندن تسبیح سه بار در رکوع و سجده.
۱۴. در حال رکوع سر را با پشت مساوی و یک نواخت قرار دادن و گرفتن هر دو زانو با انگشتان هر دو دست.
۱۵. گفتن �سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَهُ� برای امام در �قَومَه� و �رَبَّنَا لَک الحَمدُ� برای مقتدی و هر دو برای کسی که تنها نماز می خواند.
۱۶. در موقع رفتن به سجده نخست هر دو زانو را، سپس هر دو دست و سپس پیشانی را بر زمین گذاشتن
۱۷. پای چپ را در �قَعدَه� و �جَلسَه� گستردن و بر آن نشستن و پای راست را طوری گذاشتن که انگشتان آن به سوی قبله متوجه باشند و گذاشتن هر دو دست بر رانها.
۱۸. بلند کردن انگشت شهادت در تشهد در وقت خواندن �أَشهَدُ أَنَّ لاَ اِلَهَ اِلاَّ اللهُ�.
۱۹. خواندن درود در قعده اخیر پس از تشهد.
۲۰. خواندن دعا پس از درود.
۲۱. نخست به سمت راست و سپس به سمت چپ سلام گفتن.
سنت های غسل 6 مورد است:
1 - شستن دست ها.
2 - استنجا کردن.
3 - دور کردن نجاست از بدن.
4 - وضو گرفتن قبل از غسل.
5 - ریختن آب به تمام بدن سه بار.
6 - شستن پا ها در آخر.
سنت های وضوء سیزده تا هستند :
1 - نیت 2 - بسم الله گفتن 3 - شستن دستها تا مچ 4 - مسواک زدن 5 - آب در دهان چرخاندن ( مضمضه ) 6 - شستن داخل بینی ( استنشاق و استنثار ) 7 - خلال کردن ریش 8 - خلال کردن لای انگشتان دست و پا 9 - هر عضوی را سه بار شستن 10 - مسح کردن تمام سر 11 - مسح کردن گوش ها 12 - ترتیب شستن اعضا 13 - پی در پی
سنت: الف ـ آگاهی ها ( اطلاعات ) ، پندارها ( تصورات ) ، باورهای ( عقاید ) گسترده و مربوط به گذشته ولی تأیید نشده و میان افسانه و تاریخ که سده ها از راه گفتار و نسل به نسل انتقال می یابد. ب ـ دکترین دین، اخلاق یا فلسفه ج ـ شیوه ی رفتاری و اندیشه ی بجا مانده از گذشته در میان یک گروه اجتماعی یا کاری. ( https://www. cnrtl. fr )
... [مشاهده متن کامل]
( Petit Robert. 1990 )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
اندیک andik ( سغدی )
انزیک �nzik ( سغدی: anżik )
گوات gavāt ( بلوچی )
نریت nerit ( کردی ) .
واژه سنت
معادل ابجد 510
تعداد حروف 3
تلفظ sonnat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: سنّة، جمع: سُنَن]
مختصات ( سُ نَّ ) [ ع . سنة ] ( اِ. )
آواشناسی sent
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
از ابتدا؛ دیگران را بترسانید تا ازت حساب ببرند وجذبه کسب میکنی!
"گربه را دم حجله بکش"
این سُنَّت پیغمبر وائمّه ( علیهم الصلاة والسلام ) نبود ونخواهدشد.
به این خاطر بعض "مسلمانان" جرأت کردند وانهارا ترور کردند. وخیلی کارهای زشت دیگر را انجام داند.
... [مشاهده متن کامل]
صِنت: حمایت کرد؛ از فعل صانَ - صیانت.
ثَنَت: خم شد ( مؤنّث ) .
سِنة: خستگی یا غفله . . .
سَنة: سال
. . .
اگر س با ضمه باشه که ریه عربی داره و راه و روش دیرینه معنی میده اگر کلمه سنت با سین فتحه و نون فتحه باشه نامی هست هندی که بیشتر کولی ها به ان مسمی هستند
نیاراه
پی نیا
صد در صد این واژه هند و اروپایی است همانطور که در زیر نویس آمده است.
یک صدم دلار
سال سَنِت=سال گرسنگی /سال قحطی
گذشت روش
شیوه دیرین،
ول
سُنت ( Sont ) :در زبان بلوچی یعنی لب
یک ضرب المثل قدیمی حدود دویست سال پیش در دوران روشنگری اروپا : سنت نگهداری خاکستر نیست بلکه انتقال شعله.
سوال آیا میتوان بت پرستی را خاکستر دانست و خدا پرستی را شعله ؟ یا اینکه بت و خدا را شعله دانست و پرستش آن دو را خاکستر؟ در اینجا منظور از بت همان طلا و جواهرات و پول است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و هیچگونه ضرر و زیانی ندارند و برای وارثین نقش شعله را بازی می کنند. اما پرستش آنها خاکستر محسوب میشود. سوال دیگر : آیا خدا و خدا پرستی را هم میتوان از هم جدا نمود و گفت که خدا شعله است و خدا پرستی خاکستر، یا هردو شعله محسوب می شوند ؟ با این داستان حتما آشنائی دارید که پیامبر ابراهیم در عهد باستان یک روزی یک تبر سنگی برداشت و به بتکده بابلیان رفت و سر و دست و پای بت ها را شکست. آیا به نظر شما، آن پیامبر از خود هنر برجسته ای به نفع حفظ شعله و کمک به انسان و به ضرر خاکستر ارائه داده است؟ آیا بهتر نبود به جای شکستن بت های بی آزار که نه دعای زائرین را میتوانستند برآورند و یا یک سیلی توی گوش یکی از دعا کنندگان بزنند، یک ضربه محکم و علاج ناپذیر بر پیکره پدیده " پرستش " وارد می نمود و ریشه آنرا در زمینه تاریخ می خشکانید تا در اعصار بعد از وی مثل تار عنکبوت نامرئی سراسر وجود و موجودیت انسان را این چنین وسیع در ظلمت فرا نگیرد و فرو نبرد؟ طبق باور این حقیر خدا شعله است و پرستش او خفه کردن شعله اوست در زیر خاکستر. بهر حال سنت و مدرنیته در مقابل همدیگر قرار ندارند بلکه هم سنت کهنه و قدیمی و از مد افتاده داریم و هم سنت نو و مدرن و مد شده .
... [مشاهده متن کامل]
بطور مثال بعضی گروه ها و یا طوایف و قبیله ها موجود اند که خانوادگی دایره وار دور یک تشت پر از غذا روی زمین می نشینند و غذا را صرف و نوش جان می کنند و پس از اتمام غذا انگشت های خودرا لیس میزنند که دیگر نیازی به شستن نداشته باشند. به آن انسان ها هیچ گونه انتقادی وارد نیست. اما آن سنت را میتوان کهنه و قدیمی دانست در مقایسه با سنت نو و مدرن یعنی غذا خوردن با قاشق و کارد و چنگال و کاسه ها و بشقاب های جدا از هم. یا اینکه میتوان روی زمین نشستن دور سفره و روی صندلی نشستن دور میز را در فرهنگ خودمان مثال زد. هردو دارای لذت و ارزش خاص خود می باشند، اما عادت و یا روش اول سنت کهنه و قدیمی و دومی یک سنت نو و مدرن محسوب می شوند.
سنت به مجموعه عادات و آداب و رسوم گفته می شود . روش و نحوه زندگی گروهی ؛ طایفه ای ؛ قبیله ای و قومی. این آداب و رسوم بعضا میتوانند توسط طوایف و قبایل و اقوام دیگر از طریق رفت و آمد و مهاجرت و داد و ستد
... [مشاهده متن کامل] اقتباس گردند و یا از طریق جنگ و تصرف و تسلط بر سرزمین های دیگر توسط قومی قوی تر بر اقوام ضعیف تر تحمیل گردند. سنت میتواند دین محوری و یا انسان محوری باشد. در سنت دینی خدا و طاعت و بندگی به او و پیروی و تقلید از کلام و عمل آورنده آن دین و آیین محور اصلی زندگی اجتماعی است و بقیه چیز ها فرعیات محسوب میشوند و فهم و عقل بزرگان دینی این یا آن جامعه دینی وابسته به تفسیر آیات و روایات و احدایث است و از استقلال برخوردار نیستند. اما در جوامع انسان محور ، گرداندگان جامعه دارای فهم ها و عقل های مستقل از شرایع دینی و مذهبی اند و بیشتر به شناخت و دانش علمی تکیه دارند. جوامع انسان محور از مطلق گرایی دینی، خودرا رها نموده اند و دین داران آن جوامع در کار روزمره اجتماعی دخالت نمیکنند، میتوان گفت که تاحدودی عاقل تر و فهمیده تر از دوران پیشین شده باشند.
افزون بر واژه های یادشده، می توان به جای<<سنت>> از واژه <<تراداد>> و به جای سنتی از واژه<<ترادادی>> بهره برد.ترادادی>تراداد>سنت>
روش
مَنهَج و روش، قانون
آیین
اگر این واژه عربی باشه و از سن برنخاسته باشه ، برابر فارسیش """ کهن ریشه """ kohan rishe است
شاید از واژه سن برخاسته است :
لغت آریایی سن به معنای عمر قدمت کهنگی از ریشه پیشاهندواروپایی sen - به معنای old پیر به دست آمده که به عربی و عبری نیز راه یافته و در سنسکریت सन sana خوانده میشود. سن در اوستایی به شکل hana - و سپس در پارسی کهن به شکل hanata - به معنای old age, lapse of time و در پهلوی به شکل شنات ŝin�t =سال - سنه درآمده است ( سـ و شـ بدل همدیگرند مانند خروس - خروش ) . سن در ارمنستان hin հին در یونان enos در ولز hen خوانده میشود و با واژگان لاتین سنا و سناتور همریشه است. واژه سن را به غلط به واژه عربی سن به معنای دندان رپت داده اند زیرا شمردن دندان چارپایان نشانگر سن آنهاست. اگر این افسانه درست بود مایه خواری آدمیان میشد زیرا دانستن سن کسان اشاره داشت به شمردن دندان آنان یعنی همان کاری که با چارپایان میکنند. بدینسان لغت سنه همتای واژه تاریخ است و واژگان عربی سنوات مسن سنین جعلی هستند.
... [مشاهده متن کامل]
این واژه شاید از واژه سن برخاسته باشد که واژه ای هند و اروپایی است که به عربی و عبری هم راه راه یافته باشد و واژه هایی مانند مسن و سنوات و . . . نیز از سن بر خاسته اند
در پهلوی " چنب " در نسک: فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
قحطی
( sonnat ) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
نِریت ( کردی: نه ریت )
ریچکا ( کردی: ریچکه )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)