سنان

/sanAn/

    arrowhead
    spearhead
    (point of a)spear

مترادف ها

spear (اسم)
خشت، پیکان، نیزه، سنان، نیزه ای، سخمه، نیزه دار

gad (اسم)
دیلم، سیخ، گوه، نیزه، سیخک، سنان، شلاق سیخی، ترا بخدا، جاد فرزند یعقوب و زلفه

پیشنهاد کاربران

شاخهای مورد بر رفته ببین و برگهاش
برشکسته جعد اندر جعد چون زلفین یار
بوستان افروز تابان از میان بوستان
همچو خون آلوده در هیجا سنان شهریار
سپهری بخارایی
سنان: در سنسکریت شنه shena، سنه sena و سنا senā به معنی پرتاب شونده در جنگ.
او یک ساحر بود در مصر اموخته بود خانم ملیکا
در اخر اسماعیلی ها توسط سلجوقیا و امپراتوری اردوی زرین مغول قلعشون به آتش کشیده شد و بیشترشون کشته شدن
تیزی هر چیز ازجمله:سرنیزه و. .
خنجر
سرنیزه
سنان اولین روستای بخش شیبکوه از شهرستان فسا استان فارس هست.
پشت تنگه خمار روستا آثار نیزه سازی عهد باستان هست و گمان میرود سنان برگرفته از نام قدیم نیزه بوده است.
سرنیزه، سرتیر، پیکان
رشیدالدین سنان معروف به شیخ الجبل یا پیر کوه، از رهبران اسماعیلیان در سوریه بود. در جوانی به الموت رفت و فنون حشاشیون را فراگرفت. در ۱۱۶۲ ( میلادی ) ، به سوریه رفت و قلعه اش را در مصیاف با کمک فداییان دیگر ساخت. وی در روند جنگ های صلیبی دخالت داشت. بر اساس وقایع تاریخی مثل اتفاقاتی که در حین حمله صلاح الدین ایوبی به مصیاف افتاد و دست نوشته های خودش، او قدرت هایی خدادادی و نیز توانایی غیب گویی داشته است.
...
[مشاهده متن کامل]

او از شخصیت های بازی کیش یک آدم کش است.

بپرس