سلوک کردن


    behave
    comport
    deport
    to behave

مترادف ها

behave (فعل)
رفتار کردن، حرکت کردن، درست رفتار کردن، سلوک کردن، ادب نگاهداشتن

پیشنهاد کاربران

از دیدگاه برخی عرفا سلوک به معنای آگاهی یا رجوع کردن به اصل خود انسان ، هر کسی دور ماند از اصل خویش ، باز جوید نشان وصل خویش
طی طریق
سلوک کردن: رفتن، طی کردن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۳۲۷ ) .

بپرس