سلسله

/selsele/

    chain
    series
    train
    tissue
    range or chain
    dynasty
    genealogy
    chain or range (of mountains)dynasty
    house
    run
    spectrum
    streak
    string
    succession

فارسی به انگلیسی

سلسله اعصاب
nerves, nervous system

سلسله جبال
cordillera, mountain range

سلسله جنبان
mastermind, ringleader, cause, motive

سلسله جنبان شدن
mastermind

سلسله فرمانروایان
dynasty

سلسله مراتب
echelon, hierarchy, red tape, pecking order, hierarchical order

سلسله مراتب را طی نکردن
bypass

سلسله مراتبی
hierarchical

سلسله مو
having ringlets suggestive of the links of a chain

مترادف ها

concatenation (اسم)
الحاق، سلسله، تسلسل

run (اسم)
حدود، محوطه، ترتیب، رانش، سلسله، ردیف، رد پا، تک، امتداد، سفر و گردش

string (اسم)
عقد، سیم، زه، رشته، ریسمان، سلسله، نخ، ردیف، قطار، دراز

flight (اسم)
گریز، پرواز، سلسله، مهاجرت، عزیمت، یک رشته پلکان

dynasty (اسم)
دودمان، سلسله، خاندان، خانواده، خاندان پادشاهان، ال

genealogy (اسم)
دودمان، سلسله، نسب، شجره نامه، شجره النسب

chain (اسم)
حلقه، زنجیر، رشته، سلسله، ریسه، کند و زنجیز

suite (اسم)
اپارتمان، دنباله، همراهان، ملتزمین، رشته، سلسله، پیروان، قطعه موسیقی، رشته مسلسل، اتاق مجلل هتل

system (اسم)
دستگاه، جهاز، ترتیب، نظم، رشته، سبک، سلسله، روش، منظومه، اسلوب، نظام، سیستم، همست، همستاد، قاعده رویه

series (اسم)
دنباله، صف، رشته، رده، سلسله، ردیف

rank (اسم)
صف، ترتیب، نظم، پایه، رشته، مقام، سلسله، شکل، ردیف، رتبه، شان، قطار

nexus (اسم)
اتصال، رابطه، سلسله، پیوند، رابطه داخلی، گروه متحد

gradation (اسم)
درجه، درجه بندی، سلسله، ارتقاء، انتقال تدریجی، تدریج

catena (اسم)
زنجیر، رشته، سلسله

succession (اسم)
سلسله، توالی، ردیف، وراثت، ترادف، جانشینی، پی ایی

ridge (اسم)
مرز، نوک، لبه، بر امدگی، سلسله، سلسله کوه، خط الراس

پیشنهاد کاربران

ایل سلسله قوم لر اند ظاهرا ازاطرافیان اتابکان لر بودن
حجت الله حیدری که خود الشتری است، درباره ریشه نژادی الشتر و سلسله نوشته است مردمان الشتر سلسله از نژاد لر اند، و در ادامه به زبان لکی سخن می گویند. [۵]و مردم الشتر جز طوایف لک اند درباره وجه تسمیه طوایف
...
[مشاهده متن کامل]
لک نوشته، شامل لرهای بیرانوند ها و حسنوند ها ( سلسله ) ، دلفان ها بودند و چون این الوار صد هزار نفر بودند، لک خوانده شدند لک در زبان سانسکریت و پهلوی به معنی صد هزار است. [۶

ایل سلسله از ایلات قوم لر است از نسل سلسله که ۳ پسر داشت و همکنون این ایل لر هستند و به گویش لکی سخن می گویند این گروه از ایلات لر چون صد هزار نفر بودند لک نام گرفتند
بخش از بیرانوند ها و باجولوند ها مدتی از دست والیان فیلی فرار کردن وگرنه باجولوند و بیرانوند اسمشون ۱۰۰۰ سال پیش اومده حتما پای تیمور را ام شکاندند موصل که همین نزدیک است خوشبختانه از نسل جن نیستیم
راویلنسون میگه بیرانوند و باجلوند از موصل وارد ایران شده اند!
هنری فیلد در مجموع ایلات لر پیشکوه ( لرستان ) را به چند گروه سلسله و دلفان، طرحانی، بالاگریوه، بیرانوند و باجولوند تقسیم کرده است. [۱۳] و هنری راولینسون طوایف لر کوچک را به دو دسته پیشکوه و پشتکوه تقسیم
...
[مشاهده متن کامل]
کرده و ایلات لر پیشکوه را، بالاگریوه، عمله ( طرحان ) سلسله، دلفان و سه ایل وابسته بیرانوند و باجولوند، هلیلانی نام می برد. [۱۴]

هنری فیلد مردم شناس لرهای پیشکوه را به چهار گروه تقسیم کرده است صفحه ۲۱۷ کتاب مردم شناسی ایران
۱ سلسله
۲ دلفان
۳ بالاگریوه
۴ طرحان
ایلات سلسله و دلفان یک هویت دارند و لک هستند.
سلسله
سلسله: همتای پارسی این واژه ی عربی، این واژه ی پهلوی است:
پَتیسار.
واژه سلسله
معادل ابجد 185
تعداد حروف 5
تلفظ selsele
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: سلسلَة، جمع: سَلاسِل]
مختصات ( س س لَ یا لِ ) [ ع . سلسلة ] ( اِ. )
آواشناسی selsele
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
اونی که نوشته صله_صله یک و نیم میلیون نفره!!! کل جمعیت شهرستان صله_صله فقط ۷۰هزار نفره و اگر سادات و طوایف امیر و آهنگران و ساکی و رشنو و سلاحورزی و زیودار و دیناروند و هُنی ( هندی که جزء یوسفوند هستند
...
[مشاهده متن کامل]
) به همراه کُردها ( رضایی و مرادی و ملک محمدی و ملکشاهی ) و سوری و صارمی را ازش کم کنیم ۳۰هزارنفر خالص هم نمی شود شما پان لک ها خیلی خودبزرگ بین هستید و آمارتون کاملا غیر صحیح و سراسر دروغ است

معنای پیچ و تاب نیز دارد.
حکومت
پیوستگی چیزی به چیزی وپشت سرهم قرار گرفتن آن
جانشینی پشت سر هم
به اردو و پشتو ، سیریز می شود.
لغت آریایی نسل ( نـна=به - با - بر سل - سلد след=track - trail سلسله - دنبالدار - رد - ردگیر ) که در صربستان به شکل نسله насле ( ارث - سهم فرزند ) و در روسیه به شکل نسلدوانیا наследования ( میراث ) و در
...
[مشاهده متن کامل]
جمهوری چک به شکل n�slednictv� ( پیایند - وراثت - جانشینی ) به کار میرود نشان میدهد که لغت نسل عربی نیست و تناسل ( نسل ساختن ) یک لغت جعلی است. روشن نیست که چرا این زبان جعلساز ( این معنا را با �زبان جعلی� یکسان نگیرید ) نخواسته یا نتوانسته از ریشه آماده و سه حرفی نسل واژگان بیشتری را مانند استنسال تنسیل مناسله انسال ( =نسول=نسلها ) بسازد.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس