سلخ

/salx/

    [last day of a lunar month which has 30 days]

پیشنهاد کاربران

برکه، ابگیر، حوض
یاد من باشد فردا لب سلخ ، طرحی از بزها بردارم،
طرحی از جاروها ، سایه هاشان در آب.
یاد من باشد ، هر چه پروانه که می افتد در آب ، زود از آب در آرم
استخر/اصطخر را بسیار در عامیانه ها استلخ/اصطلخ شنیده ایم که به مرور با مشدد شدن "سین" و حذف حرف "ت" اِسلخ و سٌَلخ گفته می شود و به واژگان عربی شاید بی ارتباط می نماید.
اسطلخ/ با مشدد شدن سین و حذف طا، در زبان عامیانه به جای همان استخر یا اصطخر، عرف است و اسَلخ و به مرور سْلخ است و ربطی نمی تواند به سلاخی داشته باشد و همان گودال است که همه بکار می بریم: استخر: استرخ: استلخ/ اسسلخ/سلخ
پرونده روستای توابع ازنا واراک مثل امامزاده قاسم وکرتیلان وخروسان و حسین اباد، و. . . . به گودالی سر راه آبهای جاری کم میساز ند برای جمع آوری آب و استفاده درکشا ورزی اسل میگویند
در مناطق مرکزی ایران به محل ذخیرۀ آب روی زمین سِلْخْ می گویند.
وقتی آب قنات کم می شد سر راه آن حوضی و استخری درست می کردند و آب را توی آن ذخیره می کردند تا حجم خروجی آب زیاد شود و ارزش کشاورزی داشته باشد.
سلخ
از کلمات هم خانواده :
سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه

سلخ واژه ای است که محلی ها و بومیان روستاهای مناطق مرکزی به گودالی پر از آب میگفتند.
بعضی بر این عقیده هستند که محلی ها کلمه استخر را به استخل و سلخ تبدیل کرده اند و برخی از واژه نامه ها هم سلخ را کلمه ای عربی دانسته و به معنای مسلخ و کشتارگاه دانسته اند ، اما اینطور نیست و از ابتدا �سلخ� به معنای برکه ، گودال پر از آب جمع شده باران بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس