سلحشور

/salahSur/

    cavalier
    chivalrous
    martial
    warrior
    gladiator
    knight

فارسی به انگلیسی

سلحشور عیار
knight-errant

مترادف ها

warrior (اسم)
مبارز، جنگجو، سلحشور، دلاور، مجاهد، محارب، جنگ کننده، رزمجو، جنگاور، مرد جنگی

champion (اسم)
مبارز، پهلوان، سلحشور، قهرمان، مجاهد

knight (اسم)
نجیب زاده، سلحشور، دلاور، شوالیه، قهرمان

gladiator (اسم)
سلحشور، پهلوان از جان گذشته، گلادیاتور

combat (صفت)
سلحشور

brave (صفت)
بی پروا، دلیر، سرزنده، خیره، متهور، بی باک، عالی، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور، شجاع، دلاور، نترس، تهم، مرد، با جرات

bold (صفت)
جسور، بی پروا، دلیر، سرزنده، خیره، گستاخ، متهور، بی باک، باشهامت، خشن و بی احتیاط، چیره، غیور، بامروت، خیره سر، سرانداز، سلحشور

پیشنهاد کاربران

اهل رزم ؛ جنگجو. سلحشور. جنگ آور :
دو کس پرور ای شاه کشورگشای
یکی اهل رزم و یکی اهل رای.
سعدی.
جنگجویی که هیچ وقت از جنگیدن و مبارزه با ظلم دست نمی کشد
بنده جنگجو و دلاور خداوند
تش های تیره سلحشور
اوستا
مدبهدار
بهلیل
خسروگاهی
سمال وند
از واژه اوستایی " سلهشور " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
تیره سلحشور طایفه مالملی ایل راکی
بابادی باب ایل بختیاری
قوم بزرگ لر آریایی
ساکن ایذه. مسجدسلیمان
. کوهرنگ. لالی. اهواز. آبادان. خرمشهر.
. اصفهان . شاهین شهر. زرین شهر.
تهران. کرج. ماهشهر. عسلویه. کنگان
...
[مشاهده متن کامل]

. بندرعباس. جفیر
کویت. آلمان. . . . .
بیاد دشت سوسن مال و پیون

سلحشور یل بختیاری

یل

بپرس