سَفیه:
کم خرد؛ در قرآن به دو معنا آمده است: معنی نخست سفیه، کسی که معاد را باور ندارد و مؤمنان معاد را سفیه می داند. قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ، معنای دوم سفیه؛ کسی که برای معاش؛ نیازمند سرپرستی دیگری است و لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً اموالی که خدا قوام زندگی شما را به آن مقرّر داشته به تصرّف سفیهان ندهید.
... [مشاهده متن کامل] نادان
ابله
بی خرد
خنگ
کودَن
سبک سر
سبک مغز
سفیه یا غیر رشیددر حقوق، به شخصی گفته می شود که تصرفاتش در امور مالی او، عقلایی نیست و از قوه تعقل و درک کافی، نسبت به امور مادی و مسائل اقتصادی مربوط به خود و دیگران، برخوردار نیست و به راحتی ممکن است در امور مالی و مادی، دچار فریب شده و متضرر گردد.
کم عقل
بی خرد فقط در امور مالی
حقوق:کسیکه عقل معاش ندارد
نابخرد
ساده لوح
تنک مغز. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ م َ ] ( ص مرکب ) سبک مغز. ( آنندراج ) . رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
تنک خرد. [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ خ ِ رَ ] ( ص مرکب ) سفیه. ( مجمل اللغه ) ( ادیب نطنزی ) . سبک عقل. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن و ماده ٔ بعد شود.
سفیه به معنای بی عقل نادان و بی خرد ک از نظر عقلی مشکل دارد و در دعوای مالی نمیتواند به تنهایی وارد شود وباید حتما ولی یا قیم قانونی او وارد شود اما در دعاوی غیر مالی میتواند به تنهایی عمل کند
ابله، احمق، بله، بی شعور، بی عقل، خل، کانا، کم خرد، کم شعور، کم عقل، کم هوش، کودن، نادان
تا جایی که من بهش رسیدم؛ ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
جاهل دو معنا دارد:
جاهل= نادان
جاهل = بی عقل، بی خرد
سفیه= کم عقل، کم خرد ( چه در مسائل مالی و چه در مسائل دیگر.
منبع: لغت نامۀ دهخدا. تفسیر نمونه جلد 3 صفحۀ 267.
احمق ، ابله.
Stupid.
نادان، بی خرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)