shoulder (اسم)
سفت، جناح، شانه، کتف، دوش، هر چیزی شبیه شانه
hole (اسم)
سفت، روزنه، سوراخ، خندق، غار، گودی، غول، منفذ، رخنه، فرجه، نقب، حفره، گودال، چال، فرج، لانه خرگوش و امثال ان
perforation (اسم)
سفت، سوراخ، ایجاد سوراخ، لبه کنگره ای مثل تمبر پستی، عمل سوراخ کردن
needle's eye (اسم)
سفت
muscle-bound (صفت)
سفت، غیر قابل ارتجاع
ironclad (صفت)
سفت، سخت، زره پوش، اهن پوش
stark (صفت)
سفت، کامل، حساس، شاق، خشن، رک، قوی، شجاع، زبر، پاک، خشک و سرد
burly (صفت)
سفت، تنومند، کلفت، ستبر، زبر و خشن، گره دار
brawny (صفت)
سفت، پرعضله، قوی، پر زور، گوشتالو، نیرومند، ماهیچه دار
beefy (صفت)
سفت، فربه، چاق
chopping (صفت)
سفت
tense (صفت)
سفت، سخت، وخیم، ناراحت، کشیده، عصبی وهیجان زده
taut (صفت)
سفت، شق، کشیده، محکم بسته شده
wiry (صفت)
سفت، قابل انحناء، پرطاقت، سیمی
hard-boiled (صفت)
سفت، سخت جوشیده، زیاد سفت شده، سفت پز، سرسخت و خشن
firm (صفت)
پایدار، سفت، سخت، محکم، ثابت، پا بر جا، استوار، متین، راسخ، مستحکم، پرصلابت
able-bodied (صفت)
دارای جسم توانا، سفت
stiff (صفت)
سفت، شق، پر مایه، چوب شده
horny (صفت)
سفت، شهوتی، شاخی، شیدا
hard (صفت)
خسیس، سفت، ژرف، سخت، دشوار، سخت گیر، فربه، زمخت، قوی، شدید، سنگین، پینه خورده، مشکل، معضل، نامطبوع، پرصلابت، قسی
rigid (صفت)
سفت، جدی، سخت، جامد، صلب، سفت و محکم، نرم نشو
fast (صفت)
سفت، تند، سریع، سرزنده، سبک، رنگ نرو، سریع السیر، تندرو، با وفا، فوری، جماز، عجول، جلد و چابک
solid (صفت)
سفت، خالص، یک پارچه، سخت، محکم، بسته، قوی، نیرومند، استوار، قابل اطمینان، جامد، توپر، مستحکم، منجمد، حجمی، سه بعدی، ز جسم
dense (صفت)
سفت، متراکم، محکم، انبوه، احمق، غلیظ، پر پشت، چگال، خنگ، متکاثف
tough (صفت)
سفت، سخت، محکم، شق، دشوار، بادوام، خشن، زمخت، شدید، سر سخت، با اسطقس، پی مانند
tight (صفت)
خسیس، سفت، محکم، مقید، کیپ، تنگ، لول، کساد، ضیق
tenacious (صفت)
سفت، محکم، چسبنده، سر سخت، استوار، مستحکم
thick (صفت)
سفت، انبوه، گل الود، چاق، کلفت، ستبر، ضخیم، تیره، غلیظ، پر پشت، چاق و چله، گرفته، ابری، زیاد، صخیم