سطر

/satr/

    line

فارسی به انگلیسی

سطر بندی
spacing, adjustment of lines

سطر چهار وندی
tetrameter

سطر دارای چهار فوت
tetrameter

سطر زیر عنوان مقاله در روزنامه و مجله
byline

مترادف ها

row (اسم)
صف، خط، سطر، رده، ریسه، ردیف، قطار، قیل و قال، راسته، رج، ردیف چند خانه

line (اسم)
سیم، بند، خط، دهنه، لجام، طرح، رشته، سطر، ریسمان، رده، جاده، رسن، مسیر، ردیف، مسیر که با خط کشی مشخص میشود

by-line (اسم)
خط فرعی راه اهن، کار یا شغل اضافی و زائد، سطر، خط دوم یا فرعی

پیشنهاد کاربران

سَطر: به کلماتی که در کنار هم قرار می گیرند و مطلبی را با این امر انتقال می دهند سَطر گفته می شود. نوشته های باستانی دارای سطور نامفهومی هستند که پیام درستی از آنها منتقل نمی شود، به همین دلیل کافران برای
...
[مشاهده متن کامل]
کاستن از مقام و اعتبار کلام وحی به آن "أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ" می گفتند. اسطوره از سَطر است. اسطوره ها کسانی هستند که در سطر نوشته های قدیمی از آنان به بزرگی و نیکی یاد شده است، مثال، جز یک نام از رستم در شاهنامه، اطلاعات دیگری از قبیل محل تولد و دفن شان و. . . وجود ندارد. لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ: مُصَیْطِرٍ ( مُسَیْطِرٍ ) از سِیْطَره و سطر به معنای تسلط است.

سطر: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
هیر hir ( سنسکریت )
درود بر هَمِگی.
به گمانم در باره واژه سازی درباره {سَطر} نباید از پَسوَند {ر} بِکار برد، چرا که هنوز هیچ واژه ای بدین گونه در پارسی بِکار نرفته است و همچنین، میتوان از پسوندِ {آر} در این باره بکار برد.
...
[مشاهده متن کامل]

از آنجا که {هو} را بی دگرگونی نمی توانیم به {آر} بچسبانیم، پَس دو کار میتوانیم بکنیم:
1 - بکار بردن از {ی} میانجی و ساختن واژه {هویار}
2 - دگرگون کردن {هو} به {هَو} و سپس ساختن {هَوار}.
نمی توان گفت کدام بهتر است، پَس هردو، پیشنهاد بنده هستند.
بِدرود!

واژه {سَطر} برگرفته از ریشه سنسکریت {سوترَ} است برابر {نَخ، خط} که ساختارش بدین ریخت است:
1 - سو:برابر {نخ کردن} است.
2 - ترَ:یک {پسوندِ وَند/پسوندِ نِسبت} است، همانند {ه/ار/ال/رَ} در پارسی.

...
[مشاهده متن کامل]

که آشکار است، که چِگونه {سطر} از {سوترَ} آمده است.
یک گمانه ای که بنده دارم، این است که {ترَ} tra در پیوند است با {رَ} ra در پارسی کُهَن که سِپَس به {آر} و {آل} دگرگون شد که ما برای نمونه در {گودال} می بینیم.
با نِگَرِش به اینکه {سو} در اوستایی به ریختِ {هو} در آمده است {دِگَرگونی آوایی س/ه ) که از رواگمند ( =رایج ) ترین دگرگونی آوایی ها است، پس با چسباندَن پسوندِ {رَ} و سپس زدایِشِ واجِ {اَ} که در عربی نیز همین رخ داده است، واژه {هور} ساخته میشود.
گمانه این دیدگاه:پسوندِ {ترَ} میتواند با همه پسوند های هِندو اروپایی نامساز دارای {ر/ل/ت} در پیوند باشد، چون در واژه بسیاری به کار رفته است و دور از اندیشه نیست که اینگونه باشد.
بِدرود!

جمله سطر
یک خط از نوشته
جمله = ریس ( به معنی ساختن کامل )
( ریس بن فعل ریستن به معنی بافتن )
جمله ساختن = ریسان
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
جمله سازی = ریسانی
جمله ساز = ریساز
...
[مشاهده متن کامل]

( ریس ساز = ریسساز = ریساز )
جمله سازی = ریسازی
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بند = بند
متن = پریس
چرخه ساخت کلمه => پر ریس = پریس
( پر = پر ، ریس = بافت )
متن = پریس ( پر جمله )
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
سطر = گوریس
چرخه ساخت واژه => ( گوره ریس = گورریس = گوریس )
گوره = بزرگ ، ریس =بافت
گوریس = بافت بزرگ
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
منبع ؛ زبان کردی جاف

رَژ = سطر
معنی. نوشتن
سطریدن = نوشتن
قشر
نوشته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس