سطر

/satr/

    line

فارسی به انگلیسی

سطر بندی
spacing, adjustment of lines

سطر چهار وندی
tetrameter

سطر دارای چهار فوت
tetrameter

سطر زیر عنوان مقاله در روزنامه و مجله
byline

مترادف ها

row (اسم)
صف، خط، سطر، رده، ریسه، ردیف، قطار، قیل و قال، راسته، رج، ردیف چند خانه

line (اسم)
سیم، بند، خط، دهنه، لجام، طرح، رشته، سطر، ریسمان، رده، جاده، رسن، مسیر، ردیف، مسیر که با خط کشی مشخص میشود

by-line (اسم)
خط فرعی راه اهن، کار یا شغل اضافی و زائد، سطر، خط دوم یا فرعی

پیشنهاد کاربران

درود بر هَمِگی.
به گمانم در باره واژه سازی درباره {سَطر} نباید از پَسوَند {ر} بِکار برد، چرا که هنوز هیچ واژه ای بدین گونه در پارسی بِکار نرفته است و همچنین، میتوان از پسوندِ {آر} در این باره بکار برد.
...
[مشاهده متن کامل]

از آنجا که {هو} را بی دگرگونی نمی توانیم به {آر} بچسبانیم، پَس دو کار میتوانیم بکنیم:
1 - بکار بردن از {ی} میانجی و ساختن واژه {هویار}
2 - دگرگون کردن {هو} به {هَو} و سپس ساختن {هَوار}.
نمی توان گفت کدام بهتر است، پَس هردو، پیشنهاد بنده هستند.
بِدرود!

واژه {سَطر} برگرفته از ریشه سنسکریت {سوترَ} است برابر {نَخ، خط} که ساختارش بدین ریخت است:
1 - سو:برابر {نخ کردن} است.
2 - ترَ:یک {پسوندِ وَند/پسوندِ نِسبت} است، همانند {ه/ار/ال/رَ} در پارسی.

...
[مشاهده متن کامل]

که آشکار است، که چِگونه {سطر} از {سوترَ} آمده است.
یک گمانه ای که بنده دارم، این است که {ترَ} tra در پیوند است با {رَ} ra در پارسی کُهَن که سِپَس به {آر} و {آل} دگرگون شد که ما برای نمونه در {گودال} می بینیم.
با نِگَرِش به اینکه {سو} در اوستایی به ریختِ {هو} در آمده است {دِگَرگونی آوایی س/ه ) که از رواگمند ( =رایج ) ترین دگرگونی آوایی ها است، پس با چسباندَن پسوندِ {رَ} و سپس زدایِشِ واجِ {اَ} که در عربی نیز همین رخ داده است، واژه {هور} ساخته میشود.
گمانه این دیدگاه:پسوندِ {ترَ} میتواند با همه پسوند های هِندو اروپایی نامساز دارای {ر/ل/ت} در پیوند باشد، چون در واژه بسیاری به کار رفته است و دور از اندیشه نیست که اینگونه باشد.
بِدرود!

جمله سطر
یک خط از نوشته
جمله = ریس ( به معنی ساختن کامل )
( ریس بن فعل ریستن به معنی بافتن )
جمله ساختن = ریسان
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
جمله سازی = ریسانی
جمله ساز = ریساز
...
[مشاهده متن کامل]

( ریس ساز = ریسساز = ریساز )
جمله سازی = ریسازی
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بند = بند
متن = پریس
چرخه ساخت کلمه => پر ریس = پریس
( پر = پر ، ریس = بافت )
متن = پریس ( پر جمله )
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
سطر = گوریس
چرخه ساخت واژه => ( گوره ریس = گورریس = گوریس )
گوره = بزرگ ، ریس =بافت
گوریس = بافت بزرگ
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
منبع ؛ زبان کردی جاف

رَژ = سطر
معنی. نوشتن
سطریدن = نوشتن
قشر
نوشته

بپرس