superficiality
سطحی
/sathi/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
بیمایگی، سطحی، دانش سطحی
ظاهری، رویی، سطحی، فقط تا روی پوست
دو وجهی، سطحی
سطحی، کم عمق
سطحی
سرسری، ظاهری، صوری، سطحی
ناقص، از روی عجله، سطحی، عاری از جزئیات
پیشنهاد کاربران
سطحی نگر یعنی کم فکر و ساده لوح سطحی یعنی ظاهری
پیش پا افتاده ، نابخرد ، نادان ، بی مغز
ساده نگری
اندک
بیهوده