سروکار

/sarokAr/

    dealing
    intercourse
    liaison
    concern

پیشنهاد کاربران

نیاز داشتن ، مطالبه داشتن ، تعامل ، ارتباط
تعامل
سر و کار : بالکنایه، کار و بار ، پیوند ، معامله . گرایش و وابستگی
چو رفتی سر و کار با ایزد است
اگر نیک باشدت کار ار بد است
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۱۷۸.

بپرس