سرند

/sarnad/

    riddle
    screen
    mesh
    sieve

فارسی به انگلیسی

سرند کردن
screen, sift, winnow, to riddle or screen

سرند کننده
sifter

مترادف ها

brattle (اسم)
تاخت، سرند، تق تق، چهار نعل، صدای پچ پچ و بهم خوردن بشقاب

chaffer (اسم)
داد و ستد، سرند، غربال، ادم شوخ و خوش مشرب

screen (اسم)
سپر، پرده، سرند، غربال، دیوار، خمار، پرده سینما، صفحه تلویزیون، تور سیمی، تخته حفاظ، پنجره توری دار

bolt (اسم)
پیچ، توپ پارچه، سرند

riddle (اسم)
سرند، غربال، رمز، معما، چیستان، لغز، جدول معما

bolter (اسم)
سرند، غربال، الک، اسب چموش، فراری، فرار

harp (اسم)
سرند، غربال، الک، چنگ

پیشنهاد کاربران

" سرند" ، غربال، اَلک
سرند غربال ی بزرگ است که با آن خاک و غله را بیزند. غربال با دو دست بطور افقی تکان داده می شود. سرند از نظر اندازه بزرگتر از غربال و غربال بزرگتر از الک است. قبلا در کار کشاورزی و ساختمانی از سرند ایستاده استفاده می کردند که یک ضلع آن روی زمین قرار می گیرد و صفحه مشبک آن بطور مورب مثلا ۴۵ درجه نسبت به زمین قرار می گیرد و با ابزاری همچون بیل غلات یا خاک را بر روی آن می پاشند. تغییر زاویه سرندبه بیشتر یا کمتر از ۴۵ درجه به ترتیب دانه بندیِ ریزتر یا درشت تر را به دست خواهد داد. امروزه بیشتر از سرند های صنعتی استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

کَم. سرند زدن کم زدن
الک
غربیل, غربال

بپرس