خونابه، سرم، اب خون، اب پنیر
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
"خونابه"
واژه خونابه را هم می توان به جای بخش مایع خون ( پلاسما ) به کار برد هم به جای سرم تزریقی که آب مورد نیاز در خون را فراهم می کند.
واژه خونابه را هم می توان به جای بخش مایع خون ( پلاسما ) به کار برد هم به جای سرم تزریقی که آب مورد نیاز در خون را فراهم می کند.
ما سِرُم پوست و مو هم داریم، برای اینها چه واژه پارسی پیشنهاد می کنید؟
بخش مایع خون کامل که فاقد فاکتور های انعقادی خون است. ( برعکس پلاسما که حاوی فاکتور های انعقادی است )
سرنگ از فعل سولماز و تورکی است.
پادابه