extemporize
سردستی
/sardasti/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
با عجله، باشتاب، سردستی، عجولانه
سردستی، غفلت کارانه
سردستی
پیشنهاد کاربران
سردستی ؛ بر روی دست : کاغذی سردستی.
- || کاری که زود و فی الحال کنند. و رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.
- || کاری که زود و فی الحال کنند. و رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.
سرسری
از سر خود باز کردن
از سر خود باز کردن