سرد شدن


    languish
    to get cold
    to be disillusioned

پیشنهاد کاربران

Go cold
کنایه از بد شدن با کسی ، چپ افتادن با کسی ، دشمن شدن با کسی
سرد شدن: دلزده شدن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص ۵۰ ) .
یخ کردن
برودت

بپرس