سربی

/sorbi/

    livid
    lead
    leaden
    lead-blue

فارسی به انگلیسی

سربی رنگ
leaden

سربی شام به زمین گذاشتن
to go without supper

مترادف ها

plumbic (صفت)
سرب دار، سربی، وابسته به سرب

plumbous (صفت)
گیج، سرب دار، سربی، وابسته به سرب

leaden (صفت)
کند، سربی، سربی رنگ، مانند سرب

plumbeous (صفت)
سربی، پوشیده از سرب

saturnine (صفت)
شوم، افسرده، سنگین، عبوس، دلتنگ، سربی

پیشنهاد کاربران

بپرس