سرایش


    composition

مترادف ها

singing (اسم)
غنا، سرود، سرایش، خوانندگی، خنیا

chant (اسم)
سرود، مناجات، اهنگ ساده و کشیده، سرایش

solmization (اسم)
سرایش، نت خوانی، سولفش، وزن خوانی

پیشنهاد کاربران

سرایش فارسی سره از مصدر سرودن است که ب جای شعر می توان بکار برد سراینده را به جای شاعر بکار ببریم شایسته است ، پس به جای واژگان عربی تا می توانیم باید پارسی را در گفتار و نوشتار بکار ببریم
سرایش ، از مصدر سرودن گرفته شده است، به واژه ی سرای ، ش افزوده شده است واسم مصدر است و به جای شعر ، سرایش را می توان بکار برد، چنانچه سرایش های دشتیار هروابادی ، سروده ی بوذر دشتبانی ( دشتیار ) به جای دیوان اشعار چاپ شده است ، فارسی را پاس بداریم
ترنم
سرایش : [اصطلاح موسیقی ] خواندن نت ها همراه با اسم و آهنگ و کشش های تعیین شده.

بپرس