سرایدار

/serAydAr/

    caretaker
    custodian
    doorkeeper
    gatekeeper
    janitor
    porter
    superintendent

فارسی به انگلیسی

سرایدار در هتل و اپارتمان ها
concierge

سرایدار کلیسا
verger

مترادف ها

caretaker (اسم)
سرپرست، سرایدار، مستحفظ

watchman (اسم)
بایگان، محافظ، سرایدار، نگهبان، پاسدار

janitor (اسم)
سرایدار، دربان، فراش مدرسه، راهنمای مدرسه

gatekeeper (اسم)
سرایدار، دروازه بان

پیشنهاد کاربران

پاینده سرا و خانه، دربان، نگهدارنده سرا
خانه پا. [ ن َ / ن ِ ] ( نف مرکب ) خانه پاینده. سرایدار. کسی که پس از رفتن همه اهل خانه از برای حفظ آن بجای ماند. حارس خانه. حافظ خانه در غیبت صاحبان آن.
واژه سرایدار کاملا پارسی است چون در عربی می بواب در ترکی می شود کپکجاه ولی واژه پارسی درترکی به کار گرفت می شود این واژه از واژگان پارسی است که وارد زبان ترکی شده این واژه یعنی سرایدار صد درصد پارسی است
...
[مشاهده متن کامل]
اما واژه مشترک ما با از زبان های سکایی یا کوشانی که وارد زبان قوم عزیز ترک شد بیشتر واژه پارسی با ترک مشترک هستیم یا از خود پارسی هستند یا قوم های آریایی ایرانی تبار سکایی سغدی تخارها کوشانی هستند.

caretaker
janitor

بپرس