سر و صدا

/sarosedA/

    noise
    fuss
    ballyhoo
    commotion
    discord
    horseplay
    hullabaloo
    hurly-burly
    noisiness
    hue and cry

مترادف ها

smash (اسم)
برخورد، ضربت، سر و صدا، تصادم

bruit (اسم)
گزارش، اوازه، سر و صدا، صدا

clamor (اسم)
غوغا، خروش، فریاد، سر و صدا، بانگ، طنین

noise (اسم)
فریاد، سر و صدا، صدا، شلوغ، بانگ، طنین، اختلال، قیل و قال، خش خش، پارازیت، امد و رفته، شایعه و تهمت

racket (اسم)
پهنه، سر و صدا، راکت، راکت تنیس، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو

brabble (اسم)
بهی، سر و صدا، دعوا

fuss (اسم)
نزاع، اشوب، سر و صدا، تلاش، هایهوی

explosion (اسم)
هیاهو، انفجار، سر و صدا، بیرون ریزی

blatancy (اسم)
شلوغی، رسوایی، سر و صدا

roar (اسم)
خروش، سر و صدا، غرش، صدا، بانگ، غریو، توف

rattle (اسم)
سر و صدا، تق تق، خس خس، خر خر، جغجغه

rumble (اسم)
سر و صدا، شکایت، چغلی، غرولند، چیز پر سر و صدا

crash (اسم)
سر و صدا، سقوط، تصادم، سقوط کردن هواپیما، صدای بلند یا ناگهانی

hullabaloo (اسم)
اشفتگی، هیاهو، سر و صدا، شلوغ، همهمه، غریو

stramash (اسم)
سر و صدا، جنجال، انهدام

dust-up (اسم)
نزاع، سر و صدا، دعوا، گردگیری

vociferance (اسم)
داد و بیداد، فریاد، سر و صدا، زوزه، فریاد و نعره

kick-up (اسم)
سر و صدا

noisiness (اسم)
سر و صدا

swash (اسم)
سر و صدا، صدای چلپ چلوپ، جریان اب، زمین لیز و گل الود

پیشنهاد کاربران

المشنگه
جار و جنجال
سرسام اور
قال و مقال
آشوب، هیاهو، جیغ و داد
هارت و پورت

بپرس