سد راه


    bar
    hindrance
    hurdle
    roadblock

فارسی به انگلیسی

سد راه را بر طرف کردن
unbar

سد راه شدن
debar

سد راه کردن
block

مترادف ها

blockade (اسم)
انسداد، محاصره، راه بندان، سد راه

پیشنهاد کاربران

خار راه . [ رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مانع و حایل . ( آنندراج ) . مزاحم . مانع. سد راه پیشرفت .
سنگ راه . [ س َ گ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مجازاً حائل و مانع از چیزی . ( آنندراج ) ( از مجموعه ٔ مترادفات ص 228 ) . مزاحم . مانع. انگل . ( ناظم الاطباء ) . || متعرض راه . ( آنندراج ) .
بند راه - بست راه - بازدارنده
مانع

بپرس