صراف سخن: سخن شناس
کان سخن ما و زر خویش داشت
هر دو به صراف سخن پیش داشت
کز سخن تازه و زرّّ کهن
گفت چه به؟ گفت سخن به، سخن
معدن سخن ما و طلای خویش را با هم پیش سخن شناس برد و گفت از طلای خالص و سخن نو کدام بهتر است جواب داد سخن نو بهتر است، فقط سخن نو
... [مشاهده متن کامل]
شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص ۲۳۹.
کان سخن ما و زر خویش داشت
هر دو به صراف سخن پیش داشت
کز سخن تازه و زرّّ کهن
گفت چه به؟ گفت سخن به، سخن
معدن سخن ما و طلای خویش را با هم پیش سخن شناس برد و گفت از طلای خالص و سخن نو کدام بهتر است جواب داد سخن نو بهتر است، فقط سخن نو
... [مشاهده متن کامل]
شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص ۲۳۹.
سخن خواره. [ س ُ خ َ خوا / خا رَ / رِ ] ( نف مرکب ) سخندان :
چنین گفت کز آمدن چاره نیست
چو تو در زمانه سخن خواره نیست.
فردوسی.
چنین گفت کز آمدن چاره نیست
چو تو در زمانه سخن خواره نیست.
فردوسی.
ادیب، شاعر ، فصیح زبان