سخن چین

/soxanCin/

    talebearer
    tattletale
    telltale
    tale-bearer

مترادف ها

informer (اسم)
مبلغ، جاسوس، کاراگاه، خبر رسان، خبر بر، خبر دهنده، خبرچین، سخن چین، اگاهگر

gossiper (اسم)
ساعی، خبر بر، خبرچین، سخن چین، خبر کش، پخش کننده شایعات افتضاح امیز

talebearer (اسم)
خبر بر، سخن چین

telltale (اسم)
سخن چین

tattler (اسم)
سخن چین

پیشنهاد کاربران

لِماز ، هَمّاز ، غَمّاز ، نَمّام
لماز . . . .
واژه سخن چین کاملا پارسی است چون در عربی می شود جاسوس این واژه یعنی سخن چین صد درصد پارسی است.
واشی
بدگو، سبزی پاک کن دیگری یا دیگران، حرف درست کن
واژه ی �سخن چین� بزبان توده ی مردم �حَرف درست کُن� می شود: هنجار و رفتاری زنانه بویژه زنان سده های میانی بهنگام دورهمی هایی همراه با سبزی پاک کردن؛ به همین شوند نیز زبانزد �سبزی پاک کنی [دیگری و دیگرانی که نیستند]� نیز ناسرراست به آرش سخن چینی است. یکی دو تا از برابرهای یاد شده در بالا، اگر نگویم نادرست، ولی نارسا هستند و بیش تر به آرش �خبرچین� ( جاسوس ) نزدیک اند تا �سخن چین�. سخن چینی به آرش خبرچینی نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

هماز
نمام، خبرکش، خبرآور، دوبه هم زن، غماز، لماز
معنی سخن چین در زبان آذری سؤز گزدیرَن یا سؤزچول می باشد .
سعایت
غماز
نمام
قاپو
میان دو تن جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم کش است
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس