سخره

/soxre/

    jest
    derision
    laughing-stock
    forced labour
    requisition

مترادف ها

ridicule (اسم)
مسخره، ریشخند، سخره، تمسخر، استهزاء، سخریه، استهزا

scoff (اسم)
مسخره، ریشخند، طعنه، سخره، تمسخر، استهزاء، سخریه، طنز

corvee (اسم)
سخره، خرحمالی

laughingstock (اسم)
مسخره، سخره، سخریه، مایه خنده

derision (اسم)
سخره، تمسخر، مایه خنده و تمسخر، استهزاء، سخریه

staring-quarter (اسم)
مسخره، سخره، سخریه

پیشنهاد کاربران

سُخریدن = مسخره کردن
م. ث
با سخرِش دشمنانانت، فقط زشتی کار خود را به آن ها می نشانی.
مسخره کردن، ریشخند
مسخره کردن ، تمسخر
سُخره به معنی به تمسخر گرفتن یا مسخره کردن هست. از مترادف های این کلمه میشه به استهزاء و ریشخند اشاره کرد.

بپرس