کُول. گَز. گَزگ. سِتین. سِتی:ستون.
سر گز. سر ستین. سر ستی. سرگز:سرستون.
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ستون از فارسی میانه ( stwn' ) , 𐫙𐫘𐫤𐫇𐫗 ( ʿstwn /stūn/، "استون، ستون" ) ، از پارسی باستان𐎿𐎬𐎢𐎴𐎠 ( stūnā، �ستون، ستون� ) ، از زبان پروتوایرانی *stuHn�H ( �استون، استن� ) ( اوستایی را مقایسه کنید. 𐬯𐬙𐬏𐬥𐬀 ( stūna ) ) ، از پروتو - هندوایرانی *stʰuHn�H ( �ستون، استن� ) ( مقایسه کنید سانسکریت स्थूणा ( sthūṇā ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
کتاب برهان قاطع
فرهنگ سنسکریت - فارسی
ایستاده مانند ستون در جدول هج باید باشد!
بنظرم هج درسته!
سیدعادل موسوی
ستون به معنای ارشد و بزرگ
جمع مکسر= ستوان
پایه، پی، شالوده
بنیان
گمان کنم که این واژه با واژه Stone در زبان انگلیسی که به معنیه سنگه، همریشه باشه
Pillar
ستون ( Pillar ) [اصطلاح دریانوردی] :هر نوع میله و یا ستونی که بصورت عمودی نصب شده باشد و بعنوان نگهدارنده یک دک یا هر بخش دیگری از ساختمان کشتی مورد استفاده قرار گیرد . به این ستونها استنچی نیز گفته میشود .
... [مشاهده متن کامل]
:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "ستون " می نویسد : ( ( ستون در پهلوی در ریخت سْتون stūn و ستونگ stūnagبکار می رفته است. ریختی دیگر از واژه " اُسْتون " است که در تازی " اسطون " شده است . ستاک واژه " است که در ریخت ست کوتاه شده است ، به معنی سخت و سُتوار است و در واژگانی دیگر چون " استخوان " و " استودان ، به معنی دخمه و جایی که استخوان های مردگان در آن می ریزد و می ماند ) و " استوار" نیز دیده می آید . ) )
( ( یکی بانگ برزد بخواب اندرون
که لرزان شد آن خانهٔ صدستون ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 292. )
واژه ی ستون با واژه های stone در انگلیسی ، Stein در آلمانی ، steen در هلندی ، stone در هندی ، stone یونانی و . . . به معنی سنگ و ستون سنگی سنجیدنی است .
Strip ستون هایی که توی متن های مجلات وجود دارد.
ستون : تحریف ایستان به معنای سنگ ایستاده بوده وبا کلمه استون انگلیسی به معنای سنگ از یک ریشه است.
ستون:[اصطلاح نظامی] چنانچه نفرات پیاده پشت سر هم و خودروها ( از هر نوع ) دنبال هم قرار گیرند خطی را تشکیل میدهند بنام ستون، ممکن است ستون در یک یا دو و یا سه خط و یا بیشتر تشکیل شود.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )
ستون :عضو عمودی که بارهای ساختمانی را به پی و زمین منتقل می کند. ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
پایه
رکن
رج
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)