کاستن، سبک کردن، روشن کردن، درخشیدن، سبکبار کردن، راحت کردن، مثل برق درخشیدن، تنویر فکر کردن
رها کردن، برطرف کردن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، شل و سست شدن، نرم و ازاد شدن، از قید مسئولیت ازاد ساختن
بار از دوش برداشتن، اسوده کردن، سبکبار کردن
سبکبار کردن، بار از دوش کسی برداشتن، اعتراف و درد دل کردن
رها کردن، سبکبار کردن، از قید ازاد کردن