دیکشنری
مترجم
بپرس
سبوس گیری کردن
husk
دنبال کنید
مترادف ها
shell
(فعل)
پوست کندن از، پوست انداختن، سبوس گیری کردن، مغز میوه را دراوردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها